جدول جو
جدول جو

معنی شاخ بر دیوار - جستجوی لغت در جدول جو

شاخ بر دیوار
(بَ دی)
کنایه از مردمان پیش خود برپا و زعمی و گردنکش باشد. (برهان قاطع). شاخ به دیوار. (آنندراج) :
فردا کندت زمانه پامال چو خاک
امروز اگر چه شاخ بر دیواری.
ظهوری (از انجمن آرا).
باغبان چمن بود دلگیر
از درختان شاخ بر دیوار.
سلیم (از آنندراج).
و رجوع به شاخ بدیوار شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شاخ بردیوار
تصویر شاخ بردیوار
مغرور و گردنکش، برای مثال فردا کندت زمانه پامال چو خاک / امروز اگر چه شاخ بردیواری (ظهوری - لغتنامه - شاخ بردیوار)
فرهنگ فارسی عمید
(بَدی)
گردنکشی. کبر و غرور:
سر زوریت از خری است تا کی ببری
از گاو گرو بشاخ بر دیواری.
ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(بِ دی)
کنایه از گردنکش. (آنندراج) (غیاث) (فرهنگ نظام). مغرور. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (غیاث). خودبین. (ناظم الاطباء) :
مغزش ز نسیم سحری گشت پریشان
زین جرم که شد شاخ بدیوار شکوفه.
صائب (از فرهنگ نظام)
لغت نامه دهخدا